The land of nada

ساخت وبلاگ

من پری‌وار در پیکر آدمی بودم، برای یکی دیگه. کاش کمی برای خودم هم بودم. این حجم از خودتخریبی فقط از من برمیومد. حالا که به همه‌ی آرزوهام رسیدم چی برای خواستن باقی موند؟

پ.ن: کسی چند وقت پیش برام اینجا چیزی نوشت که بارها خوندمش شاید حتی یکم اشک ریختم. نجات یه وقتایی همین‌شکلیه. همین‌قدر بی‌اهمیت اما باز ممنونم.

The land of nada...
ما را در سایت The land of nada دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : lastflowerstothehospital بازدید : 42 تاريخ : جمعه 13 مرداد 1402 ساعت: 16:32

ساعت‌های متمادی از روزها رو در حال جنگ با انواع و اقسام درد‌های فیزیکی هستم. زمانی‌ست که زندگی متوقف میشه و تبدیل به جنگی بدون مدت با پالس‌ها و چرخدنده‌های کوچکی که در خود اشتباه می‌پیچند میشه. از درد‌های گردن که تا زیر سر تیر می‌کشد تا میگرن‌های هفته‌ای. گرفتگی‌های کتف و کمر که گاهی کارش به سفت کردن اعصاب و دردهای عصبی می‌کشد تا صدایی که از چند سال پیش تا الان بی وقفه فرکانسی زیر را به گوش چپم میرساند. از باریکه‌ای دردی که از نوک انگشتان دست چپ تا خود قلب می‌رود و باریک‌تر میشود و انگار که تا عمق قلبم، در گوشتش چیزی فرو می‌رود. در خلال این مدت یاد گرفتم چجوری روزهای کامل رو با درد در تختم بگذرانم. گاهی باهاش صحبت می‌کنم، گاهی کلافه میشوم و گریه می‌کنم. گاهی ترکیبی از از قرص‌ها و داروهای مختلف را با ذوق کنار هم میگذارم به روش خودم نیت می‌کنم که این دفعه با این ترکیب حتمن تمام میشود. گاهی صبور نیستم و با قرص خوابی تا ۱۲ ساعت به خواب میروم و کرخت‌تر و خسته‌تر و البته بی‌جان‌تر از خواب بیدار میشوم. مثل تمام مریضی‌های دیگر، روزهایی که بدون درد بود رو به یاد میارم و میشمارم و از تعداد کمش خنده‌م میگیرد. به روند این دردهای ماهیچه‌ای و استخوانی و عصبی که فکر می‌کنم می‌بینم در طول سال‌های اخیر وحشتناک‌تر هم شد جوری که اگر یک میگرن دو روز یقه‌ی مرا بگیرد و اسلحه‌ای داشته باشم، بی دریغ توی مغزم خالی می‌کنم تا آرام بگیرم. گاهی سرزنش می‌کنم خودم رو که این بدن ازآن دختری جوان نیست و تقصیر من است. بعد از این سرزنش سیگار بیشتر میچسبد و وقفه‌ای در این پیچ خوردن در افکار ایجاد می‌کند.خلاصه بدنی رو با خودم حمل می‌کنم که ۶ ماه از سال را دچار دردهای کرونیک و مرض‌های عصبی هست و دلم می‌خواست بیشتر The land of nada...
ما را در سایت The land of nada دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : lastflowerstothehospital بازدید : 38 تاريخ : جمعه 13 مرداد 1402 ساعت: 16:32

But a tree has
a long suffering shape Is
spread in half
by 2 limbed fate
Rises from gray rain
pavements
To traffic in the bleak
brown air
Of cities radar television
nameless dumb & numb mis connicumb
Throwing twigs the
color of ink To white souled
heaven, with
A reality of its own uses

by Jack Kerouac

The land of nada...
ما را در سایت The land of nada دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : lastflowerstothehospital بازدید : 38 تاريخ : جمعه 13 مرداد 1402 ساعت: 16:32